خاتمی بهانه است، انتخابات نشانه است
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۱۰۹۰۴
اختلاف میان اصولگرایان با نزدیک شدن انتخابات مجلس بیشتر می شود. پایداری ها اما در جدیدترین اقدام خود حمله به حداد عادل را شروع کرده اند.
با نزدیک شدن به انتخابات مجلس، رقابت در درون جریان اصولگرا شدت گرفته است. افراطیهای اصولگرا اطمینان دارند این بار نیز با انتخاباتی کم رمق و با مشارکت پایین مردم روبه رو خواهند بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نه فقط جریان پایداری، بلکه حتی محمدباقر قالیباف هم روزگاری در سال ۹۶ از «پدرخوانده ها» گلایه کرده بود. اما این بار پایداریها مشخصا حدادعادل را نماد آن میدانند. حالا با بیرون آمدن تصاویر دست دادن حدادعادل و سیدمحمد خاتمی، حذف حدادعادل با نیت تاثیرگذاری بر فرآیند لیست بندی در انتخابات مجلس میان اصولگرایان کلید خورده است.
طبیعتا در مخالفت با اصلاحات و اعتدال گرایان، حدادعادل همان نظری را دارد که پایداری دارد؛ لذا در اختلاف اخیر میان حدادعادل و افراطی ها، نکته مهم دلیل و چرایی این اختلاف است. آیا واقعا آنها با حدادعادل مخالف هستند؟ آیا حدادعادل همان «پدرخوانده» است که پایداریها این چهره را از او ترسیم میکنند؟ یا آنکه حداد بهانه است و کانون دیگری از قدرت نشانه است؟
تصاویر جنجالی
سال ۹۶ وقتی تصاویر علی لاریجانی در کنار سیدمحمد خاتمی در مراسم ختم راستی کاشانی منتشر شد، مجموعه جریانهای «افراطی» در درون اصولگرایان به او حمله کردند. این حمله البته بهانه بود برای «خالص سازی» در درون اصولگرایی. حالا تصاویر دست دادن حدادعادل و سیدمحمد خاتمی همان بهانه را ایجاد کرده است. از کیهان تا حمید رسایی حمله به حدادعادل را آغاز کردند. اما نکته مهم اینجاست که این حملات با هدف خاصی طراحی شده است.
روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان «خیانت سران فتنه در مجالس ختم بخشوده نمیشود»، به سیدمحمد خاتمی تاخت و از حدادعادل به خاطر این دست دادن انتقاد کرد.
حمیدرسایی هم کانال تلگرامی خود را وقف حمله به حدادعادل کرد. او در متنی انتقادی نوشته بود: «اگر شما خاتمی را یکی از رئوس کودتای سال ۸۸ و فتنههای بعدی بدانید، علیه رفتار ساختارشکنانه او موضع بگیرید و سخنرانی کنید، در انتخاباتها جریان مورد حمایت او را لولوی ترسناک معرفی کنید و مردم را از رأیآوری لیست او بترسانید تا به لیست شما رأی بدهند و... آیا وقتی او را ببینید، درحالیکه پایینتر از او ایستادهاید، گل از گلتان میشکُفد، لبانتان به لبخند باز میشود، چشمانتان را با محبت به او میدوزید و دو دستی دستانش را میچسبید؟ شما خواننده این متن را نمیدانم، ولی من که نمیتوانم حتی برای یک لحظه!»
متن رسایی به تنهایی کافی بود تا نشان دهد موضوع برای آنها مساله «انتخابات» و «لیست انتخاباتی» است و موضوع دست دادن با خاتمی بهانهای برای رقابتهای درونی خود اصولگرایان است که نمیخواهند زعامت حدادعادل را بپذیرند.
حدادعادل نمادی است از فرآیند بسته شدن لیست اصولگرایان در انتخابات مجلس، شورای نگهبان و تعیین کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری. با این حال نگاهی به نوشته مهدی جمشیدی یکی دیگر از نویسندگان نزدیک به جریان پایداری نشان میدهد که تا چه اندازه اصل موضوع برای آنها، انتخابات آینده است. جمشیدی مینویسد: «او حدادعادل است؛ رئیس شورای ائتلاف نیروهای «انقلاب» که بهجای «برهههای انقلابی»، در «برهههای انتخاباتی» آفتابی میشود. کدخدای محافظهکاران است و میکوشد با «منطق سهمیهبندی»، اجتماع ناگفتمانی و اتحاد شب انتخاباتی بیافریند؛ و اینک که یکی از «سران فتنه» را دیده، اینگونه به وجد و شوق آمده.»
البته اختلافات آنها به امروز مربوط نمیشود. از همان روزی که نطفه پایداری در انتخابات مجلس نهم در سال ۹۰ بسته شد، این درگیری آغاز و تداوم یافت. اختلافی که اگرچه در مقاطعی به همگرایی رسیده، اما همچنان پابرجاست. در سال ۹۰ یاران پایداری حاضر به همراهی و ائتلاف با اصولگرایان نبودند. نشستهای آیت الله مهدوی کنی و مصباح یزدی در نهایت منجر به جدایی آنها از یکدیگر شد و در آن سال اصولگرایان با دو لیست وارد انتخابات شدند.
اختلاف آنها در انتخابات سال ۹۲ گسترش پیدا کرد. جریان پایداری به سمت کاندیداتوری سعید جلیلی رفتند و جریان اصولگرایی با حضور حدادعادل، قالیباف و ولایتی در انتخابات حضور یافتند.
سال ۹۴ اصولگرایان برای آنکه بتوانند رای بیاورند به سرلیستی حدادعادل لیستی را برای مجلس دهم بستند که عامدانه کسانی، چون حمید رسایی و نزدیکان پایداری از آن کنار گذاشته شد. اعتقاد آنها این بود که این افراد نزد مردم به نمادی از شکست دوره احمدی نژاد و افراط گرایی تبدیل شدند و حضور آنها در لیست، منجر به شکست میشود. اگرچه آنها نتوانستد آن سال در مقابل لیست اصلاحات به پیروزی برسند، اما کینهها میان آنها گسترش یافت.
سال ۹۶ و در انتخابات ریاست جمهوری، شورای ائتلاف اصولگرایان «جمنا» را تشکیل داد تا قالیباف را به عنوان کاندیدای واحد این جریان به انتخابات بفرستد و در نهایت بتوانند شکست سال ۹۲ را جبران کنند. اما جریان پایداری و بخش دیگری از قدرت، ابراهیم رئیسی را وارد عرصه کرد و در نهایت قالیباف با دلخوری و ناراحتی از انتخابات کنار رفت. او در نامهای که بعد از انتخابات نوشت فاش کرد که «پدرخوانده ها» در میان اصولگرایان مشکل اصلی هستند و باید با جوانان «نواصولگرایی» را به راه انداخت.
دو سال بعد، اما در انتخابات سال ۹۸ قالیباف با همانها که میگفت «پدرخوانده» هستند و مانع ریاست جمهوری او شدند، ائتلاف کرد. نگرانی آنها، اما از جریان پایداری بود که فکر میکردند بار دیگر مانند سال ۹۰ با ساز مخالف زدن، باعث پیروزی لیست رقیب خواهند شد. پایداری البته از چند ماه قبل انتخابات ۹۸، شمشیر را برای حداد از رو بست و فرزند فتاح علیه حداد دست به افشاگری زده بود، افشاگریای که شاید مبنای آن اظهارات و مشورتها در منزل فتاح که از چهرههای کلیدی پایداری ست، بوده باشد.
در هر صورت، باتوجه به نگرانیها از پایداری، خبرهایی تولید شد که به زودی لیست خاتمی منتشر خواهد شد و خاتمی و اصلاح طلبان از آن حمایت خواهند کرد. با این ترفند در شب آخر توانستند پایداری را وادار به وحدت کنند. لیستی که در نهایت با امضای حدادعادل، محمد باقر قالیباف و صادق محصولی منتشر شد.
حالا آنها بعد از دست دادن خاتمی و حداد عادل، تهدید میکنند که دیگر زیر بار این نوع وحدت نخواهند رفت؛ کمااینکه مهدی جمشیدی نویسنده نزدیک به جریان پایداری نوشت: «زینپس، جبهه انقلاب به عروسک خیمهشببازی محافظهکاران تبدیل نخواهد شد و «بازیگردانی شبهانقلابیها» را نخواهد پذیرفت».
هدف کجاست؟
اما سئوال اصلی این است که آیا آنها فقط با شخص حدادعادل مشکل دارند؟ به عبارت روشنتر آیا مساله و موضوع یک اختلاف شخصی میان پایداری و حدادعادل است؟ به نظر میرسد موضوع را باید عمیقتر از آن به حساب آورد.
اسم رمز «پدرخوانده ها» به کسانی اشاره میکند که در پشت صحنه هستند نه مانند حدادعادل که در ریاست شورای ائتلاف نشسته است. همچنان که جمشیدی کارشناس نزدیک به بخش افراطی اصولگرایان مینویسد: «زهی خیال باطل که جبهه انقلاب، بار دیگر به فهرستسازی عملگرایانه اینان تن در دهد و تقدیر انقلاب را به «ائتلاف پدرخواندهها» بسپارد.»
واضح است که جریان پایداری عامدانه نمیخواهد به طور علنی و واضح با چهرههای پشت پرده وارد تقابل شود. از همین رو به بهانه حمله به حدادعادل، عملا به کانون اصلی قدرتی که حامی اوست حمله میکنند. امری که به نظر میرسد از دید حامیان حداد هم پوشیده نخواهد ماند.
منبع: اقتصاد۲۴
برچسب ها: انتخابات مجلس ، جبهه پایداری ، حداد عادلمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: انتخابات مجلس جبهه پایداری حداد عادل حمله به حدادعادل انتخابات مجلس جریان پایداری سیدمحمد خاتمی پدرخوانده ها حمله به حداد دست دادن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۱۰۹۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دوراهی قالیباف برای رسیدن به صندلی ریاست
رئیس کنونی مجلس، باید از میان دو گزینه «ریاست مجدد مجلس» یا حضور به عنوان «یک نماینده ساده» در پارلمان، یکی را انتخاب کند.
به گزارش آرمان امروز، اگر بخواهیم به تجریبات «محمدباقر قالیباف» پیش از اینکه به صندلی ریاست مجلس برسد نگاهی بیندازیم میبینیم که هیچ خطری جایگاهش را تهدید نمیکرد و حتی در طول ۱۲ سال شهرداری تهران هم حاشیههای بهوجود آمده نتوانست او را کنار بزند ولی حال در آستانه آغاز به کار مجلس دوازدهم میبینیم که بر سر یک دوراهی قرار دارد چون برای تکرار ریاست خود یا باید بار دیگر با تندروهای پایداری، شریان و … ائتلاف کند و سهمخواهی آنها را بپذیرد و یا به امید آرای نمانیدههای اصلاحطلب، اعتدالی و مستقل وارد انتخابات ریاست مجلس شود.
در سوی دیگر برخی از تحلیلگران سیاسی معتقدند قالیباف حتی به قیمت سهم دادنهای سنگین با تندروها برسر میز مذاکره خواهد نشست ولی این در حالی است که اصولگراهای افراطی حالا خودشان چند مدعی برای ریاست مجلس دارند که در ادامه این گزارش به آن اشاره خواهیم کرد. در نهایت او باید از میان دو گزینه «ریاست مجلس» یا «یک نمانیده ساده» یکی را انتخاب کند.
نامزدهای احتمالی ریاست مجلس دوازدهمقالیباف البته برای تصدی کرسی ریاست مجلس رقبایی دارد و در حال حاضر اسامی متعددی برای ریاست مجلس شنیده میشوند، در کنار او و از میان نمایندگان کنونی «مجتبی ذوالنوری»، نایب رییس دوم فعلی مجلس در حال رایزنی برای ایجاد شانس و رقابت بر سر کرسی ریاست است و از سوی دیگر اسامی نمایندگانی مانند «علی نیکزاد»، «مرتضی آقاتهرانی»، «حمیدرضا حاجی بابایی» و «سید شمسالدین حسینی» شنیده میشود.
همچنین از میان نمایندگان جدیدالورود اسم «منوچهر متکی» و «حمید رسایی» بیش از سایر دیگران مطرح شده که این آخری به نوعی پرچمدار انتقاد و مخالفت با قالیباف در سالهای اخیر بوده است.
ائتلاف با پایداری در ازای واگذاری کرسیهای هیات رییسههر چند پیش از انتخابات بسیاری از جدایی قالیباف و پایداری حرف میزدند ولی در نهایت برای ۱۱ اسفند لیست مشترکی دادند ولی حالا بحث بر سر سهمخواهی از هیات رییسه است. «مهدی باقری»، نماینده زنجان در مجلس و عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در گفتوگو با ایلنا درخصوص انتخابات هیات رییسه مجلس گفت: «به نظر من رییس مجلس قوی بوده اما اعضای هیات رییسه با قدرت برخورد نکردند که رییس متهم به این شده که مثلا تک روی میکرد.
به عقیده بنده اگر به آن میزانی که رییس وقت میگذاشت، سایر عزیزان هم وقت میگذاشتند با جدیت و بدون تعارفات سیاسی برخورد میکردند همان جدیتی که رییس مجلس داشت اگر سایر اعضای هیات رییسه هم داشتند، کارها بهتر پیش میرفت. به نظرم پیش از آنکه ایراد را به رییس مجلس بگیریم باید به اعضای هیات رییسه بگیریم. نه به معنای اینکه کار نکردند، بلکه با تعارف کار کردند. خیلی از موضوعاتی بود که باید در دستورکار قرار میگرفت که هیات رییسه آنها را در برنامه دستور قرار نداد.»
در واقع از این سخنان اینطور بهنظر میرسد که احتمال دیگری که برای انتخابات هیات رییسه آتی وجود دارد این است که جبهه پایداری در ائتلاف با قالیباف بهازای واگذاری کرسی ریاست به وی بیشترین سهم را از هیات رییسه مجلس کسب کند تا به قول این نماینده عضو پایداری هیات رییسه با کار بدون تعارف و با جدیت روند کار هیات رییسه مجلس را آنگونه که مطلوب این گروه سیاسی است، هدایت کند و قالیباف عملاً به ریاستی فرمایشی و نمایشی دست پیدا کند و مجری نظرات هیات رییسه یکپارچه پایداریچی خود خواهد شد.
با این حال رایزنیها درخصوص شکلگیری فراکسیونهای مجلس آتی و انتخابات هیات رییسه و تبادل امتیازات همچنان در جریان است و باید منتظر ماند تا مشخص شود کدام فرد یا گروه موفق خواهد در این رقابت سهم بیشتری کسب کند.
اعتدالیها و اصلاحطلبان تعیین کننده هستند«مجید نصیرپور»، نماینده شهروندان سراب در مجلس دوازدهم در پاسخ به این سوال که بهعنوان یکی از منتخبین مجلس دوازدهم، آیا اظهارات تند برخی منتخبین در انتخاب شما برای ریاست مجلس موثر خواهد بود؟ به «خبرآنلاین» میگوید: «مذکرات صورت میگیرد و پیشنهادات افراد مختلف با دیدگاههای مختلف مطرح میشود.
لذا بهنظر میرسد یک ۳ قطبی در جریان انتخاب رییس مجلس شکل خواهد گرفت، در این میان افراد مستقل که درگیر منازعات ۲ جریان اصولگرای مجلس نخواهند بود، میتوانند نقشآفرین باشند و فردی که بتواند این فضا را مدیریت کند و آرای دوستان مستقل را به سبد آرای خود اضافه کند، میتواند برای آینده مجلس برنامههای بهتری داشته باشد.
البته فردی میتواند این اقدام را انجام دهد که از مشی میانهروی برخوردار باشد.» او در همین مورد و در پاسخ به این شوال که در حال حاضر زمزمههایی درباره رایزنی قالیباف با سایر منتخبین در مورد ریاست مجلس مطرح است، آیا شما از جزئیات این رایزنیها مطلع هستید؟ ادامه میدهد: «بنده باتوجه به شناختی که از ساز و کار مجلس دارم، رایزنی افراد برای ریاست مجلس امری مرسوم است.
در حقیقت همه افرادی که برنامهای برای ریاست مجلس دارند، در فضای بین انتخابات و جابجایی مجلس این فعالیت را آغاز میکنند و حتی بعضاً قبل از انتخابات این درگیریها برای ریاست مجلس اتفاق میافتد، بنابراین رایج و مرسوم است و نه تنها هیچ اشکالی وجود ندارد بلکه ضرورت است که تا زمان باقی مانده برای افتتاح مجلس آینده، کارها به نحوی ساماندهی شود که بعد از آغاز مجلس با چالش کمتر و صرف زمان کمتری این اقدامات را انجام دهیم و مجلس بلافاصله به محتوای اصلی خود ورود پیدا کند.»